قبل از گفتن حدیث خوب است دو سوال از خود بپرسیم :
سوال اول : حقی که ما بر گردن خدا داریم چیست ؟ اگر با انصاف و عاقلانه درباره این سوال فکر بشود خواهیم فهمید که ما حقی نسبت به خدا نداریم و اگر هم باشد بسیار ناچیز است . زیرا هرچه داریم برای خداست ، از مال و فرزندان و پدر و مادر گرفته تا اعضا و جوارحمان ، علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ در خطبه 190 نهج البلاغه فرموند:
" إن الله سبحانه و تعالي لا يخفي عليه ما العباد مقترفون في ليلهم ونهارهم، لطف به خبراً، وأحاط به علماً، أعضاؤکم شهوده، وجوارحکم جنوده، وضمائرکم عيونه، وخلواتکم عيانه."
همانا بر خداوند سبحان پنهان نيست آنچه را که بندگان در شب و روز انجام ميدهند، که دقيقا بر اعمال آنها آگاه است، و با علم خويش بر آنها احاطه دارد، اعضا شما مردم گواه او، و اندام شما سپاهيان او، و روان و جانتان جاسوسان او، و خلوتهاي شما بر او آشکار است.
سوال دوم : خدا چه حقی بر گردن ما دارد ؟ اگر با انصاف و عاقلانه درباره این سوال فکر بشود خواهیم فهمید که ما چیزی نداریم که از سوی خدا نباشد همه چیز ما برای خداست حتی کارهایی مانند: نماز که می خوانیم و یا روزه ای که می گیریم و... همه با اسبابی است که خود او در اختیار ما گذاشته مانند: عقل ، سلامتی ، قلب ، چشم ، گوش ، دست و پا و ...
حال حدیث را با دقت بخوانیم :
در حديث قدسي آمده است كه مي فرمايد:« يابن آدم و حقك علي اني احبك فبحقي عليك احبني» اي فرزند آدم به حق تو بر من سوگند كه من تو را دوست دارم ، پس تو را به حق من بر تو سوگند مي دهم مرا دوست بدار .
منبع : tohfeyehushyari.loxblog.com
برچسبها:
نحوه دوست داشتن خدا و ما ,
دوست داشتن خدا , |